عشق دیوانه 💞قسمت 4

امی:شدو!!!شدو حالت خوبه ؟
شدو:چرا حالم خوب نباشه 😏
امی:دلم برات تنگ شده بود 😭چرا زود تر دنبالم نیومدی 😭😭😭
شدو:منم همین تور، منم دلم برات تنگ شده بود.حالا هم بخواب 🙂
دید سونیک:وقتی شدو بهش گفت بخواب دیدم امی بیهوش شد.
سونیک:چیکارش کردی؟!!!!!!وایسا تو میتونی اون رو کنترل کنی؟
شدو:نه،. وقتی یکی مال من بشه میتونم کنترلش کنم،ولی اون دیگه مال من نیست 😞
سونیک:چی؟
شدو:تو .....اونو....دوست داری؟
سونیک:آره .....برا چی اینو می‌پرسی 🤨
شدو:منم دوستش دارم. ولی فقط تو میتونی خوبش کنی،.......باید بهش برق وارد کنی😞
سونیک:چی ،چی میگی اون میمیره، یا بدتر دیوانه تر میشه 😧
شدو:گوش کن 😡
سونیک :ب...باشه
امی:هی...من کجام.....ها!...دست و پام چرا بسته شده، این سیما چیه؟ چرا اینا به من وصل شده 😥
سونیک:امی نترس باشه ،میخوام در مانت کنم. 😐
امی:ولی....سونیک.....ها!ش....شدو تو هم با سونیک دست تون تو یک کاسه است!😢
شدو:بعد اینکه خوب شدی باهم میریم از اینجا 😞
امی:نکنه.....
شدو:سونیک حالا 😥
امی:ااااااااااا.........درد......درد داره 😭😭😭😭😫😫😫
دید سونیک:وقتی دست گاه رو روشن کردم ،می دیدم که چطوری امی درد میکشید
شدو:بسه
امی:آه...ه.ه.ه آی😥
شدو:چی قدرتام 😧
سونیک:شدو سرت رو بدزد.
دید شدو:تو یک لحظه دیدم سونیک افتاد رومن و دیوار با قدرت انفجار ترک خورد،بلند شدیم دیدیم امی وایساد و گفت
امی:ها ها ها ها ها،مرسی پسرا بخاطر شما من قدرت شدو رو گرفتم، 😏شدو ،سونیک ،چطور تونستین اون کار رو با من بکنین ،هان مگه من چیکارتون کردم، بجز اینکه دوستتون داشته باشم 😭
سونیک:شدو،امی دیونه شد.

این داستان ادامه دارد.....
دیدگاه ها (۳)

عشق دیوانه 💞قسمت 5

میخوام یک رومان بنویسم اسمشو چیبزارم

عشق دیوانه 💞قسمت 3

عشق دیوانه 💞 قسمت 2

تحت تعقیب

تحت تعقیب

ستارگان جادویی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط